۷ فیلم برتر نیمه سال ۲۰۱۷؛ غیبت شگفت انگیزان!
حکایت هر سال دریغ از پارسال گویی هر ساله ادامه دارد! امسال در نیمه ۲۰۱۷ شاهد هیچ اثر شگفت انگیز و غیر منتظره ای نبودیم و البته آن چه هم فیلم سازهای جوان و تازه از راه رسیده ارایه داده بودند شگفتی به همراه نداشت… به هر رو، در میان خیل فیلم های کامپیوتری و انفجاری و مخرب، به چند فیلم نسبتاً قابل تأمل بر می خوریم، که این هاست:
۱٫ «فریب خوردگان» The Beguiled
به نظر می رسید بازسازی فیلم تأثیرگذار ۱۹۷۱ دان سیگل با بازی کلینت ایست وود هم چون دیگر بازسازی های کلاسیک سینما، چیزی هجو از کار در آید اما سوفیا کوپولا ـ که به خاطر این فیلم جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره ۷۰ کن گرفت ـ توانسته است با وارونه جلوه دادن موضوع و نگاهی تیره و تاریک به شخصیت های داستان، اثری خاص و ظریف خلق سازد. قصه سرباز زخمی ایالات متحده (کالین فارل) که طی جنگ داخلی در مدرسه ای دخترانه گرفتار می آید و در حقیقت به امید شفا و التیام و احتمالاً لحظاتی عاشقانه.
۲٫ «فروشنده» ـ The Salesman
به یقین اصغر فرهادی بهترین فیلم ساز امروز سینمای ایران است و با کارهایش («شهر زیبا»، «چهارشنبه سوری» و «جدایی») خود را به مثابه یک مؤلف شناسانده، هر چند «فروشنده» به پای دیگر آثارش نمی رسد لیکن این بار هم او به عمق رابطه و چالش یک زوج (شهاب حسینی و ترانه علیدوستی) در موقعیتی خشونت بار و احساسی دست پیدا می کند و ماجرا را به آهستگی و دقیق پیش می برد تا سرانجام به نقطه اوج نهایی تکان دهنده می رسد.
۳٫ «لاک پشت قرمز» ـ The Red Turtle
این انیمیشن سحرانگیز ژاپنی به ماجرای مردی می پردازد که کشتی اش شکسته و او در میان دریا و جزیره ای دور افتاده تنها مانده و فقط با پرندگان، حشره ها، ماهی ها، عنکبوت ها، قورباغه ها و بچه های لاک پشت همدم است، و البته یک لاک پشت بزرگ قرمز که قهرمان داستان است. هیچ یک از آن ها حرف نمی زند و کلاً دیالوگی در فیلم وجود ندارد با این حال حس می شود همه زنده اند و واقعی… فیلم را نقاش هلندی مایکل دوداک ویت کارگردانی کرده، موتیف های زیبا و فضای آبی و سبز جزیره و صحنه های شب فوق العاده احساس برانگیزست.
۴٫ «خانه اشتراکی» ـ The Commune
موضوع عشق پُر بار و پایان ناپذیر در این درام ساخته فیلم ساز دانمارکی توماس وینتر برگ (سازنده «شکار»، «دور از اجتماع خشمگین») برداشت از تجربه های دوران کودکی اوست و تصویری تلخ از یک خانواده طبقه متوسط که به گونه ای اشتراکی در کپنهاگ دهه ۱۹۷۰ می زیستند. فیلم مملو از ریزه کاری ها و جزییات اثرگذارست.
۵٫ «شهر گم شده زی» ـ The Lost City of z
روایت حیرت انگیز کاشف پرسی فاست ـ که اسطوره یک شهر گم شده را در آمازون کشف کرد ـ در این کتاب پُر فروش دیوید گران به وسیله جیمز گری تبدیل به حماسه ای از نوع قدیم شده با نگاهی دیوانه وار از قرن بیست و یکم… چارلی هانم در قالب شخصیت اصلی خود را به عنوان چهره ای مستعد می شناساند.
۶٫ «خریدار خصوصی» ـ Personal shopper
کریستین استوارت بار دیگر ـ پس از درام «ابرهای سیلز ماریا» که موقعیت هنری او را با آخرین سری «گرگ و میش» تغییر داد ـ مجدداً در این اثر سوررئال الیویه آسایاس، شخصیتی مبهم و غریب را ترسیم می سازد. شخصیتی هم چنان مانند فیلم اول، زن جوان آمریکایی که به اروپا آمده و درون وضعیت های پیچیده صنعتی گرفتار شده اما این بار نه یک بازیگر بلکه خریدار و مشتری خصوصی… فیلم در عین پیچیدگی، بیش تر بریده بریده و پراکنده است.
۷٫ «ویکفیلد» ـ Wakefield
«هاوارد ویکفیلد» از آن مردهای میانسال زده به سیم آخر است. نقشی کاملاً مناسب بازیگری چون برایان کرانستون که با چنین خصوصیاتی در مجموعه «برکینگ بد» درخشید. او در این نقش هزل آمیز می خواهد کاریکاتوری آشنا از بحران های زندگی میانی را تجسم بخشد. فیلم برداشتی است از داستان ۲۰۰۸ ئی.آی.دکتروف و رابین سوییکورد ـ که قصه «بنجامین باتن» را نگاشته ـ کارگردانی را انجام داده است.