تقابل نظامی احتمالی ایران و ایالات متحده در خلیج فارس چگونه خواهد بود؟
در هفته های اخیر سردار پاسدار علیرضا تنگسیری که به تازگی به فرماندهی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شده بود، و پس از چندین هفته تنش در مورد بسته شدن تنگه هرمز در صورت متوقف شدن صادرات نفت ایران، اعلام کرد که خلیج فارس کاملاً در کنترل نیروهای نظامی ایرانی بوده و نیروهای آمریکایی که ادعای برقراری نظم و اطمینان از آزادی رفت و آمد کشتی های تجاری در تنگه هرمز و آب های منطقه را دارند، به دلایل دیگر وارد این آب ها شده و نباید در این مناطق آبی حضور داشته باشند.
از چندین ماه پیش که دونالد ترامپ، به طور رسمی اعلام کرد از برجام خارج شده و بزودی تحریم ها را علیه ایران باز می گرداند، و بخصوص پس از بازگرداندن دور اول تحریم ها در ماه گذشته، صحبت هایی از جانب مقامات دولتی و نظامی ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز و ممانعت از صادر شدن نفت کشورهای عربی به بازارهای جانبی شنیده شد که واکنش ایالات متحده را در پی داشت. صحبت های مقامات ایرانی و به خصوص رییس جمهور، حسن روحانی، در این مورد برای غرب بسیار غیرمنتظره بود و نشان داد که ایران در صورت ادامه یافتن تلاش ها برای قطع صادرات نفتش، ابایی از بستن تنگه هرمز و جلوگیری از عبور و مرور کشتی ها از این آبراه بسیار استراتژیک را ندارد.
بستن تنگه هرمز با توجه به اینکه حجم زیادی از صادرات نفت کشورهای عربی از طریق آن انجام می شود ضربه ای سخت به بازار و اقتصاد جهان در کلیت آن خواهد زد. بدون دست یازیدن به شعارهای مثبت و منفی که در فضای جامعه و راجع به این موضوع بیان می شود، ایران از لحاظ نظامی و سخت افزاری توانایی به کنترل درآوردن تنگه هرمز را دارد اما حفظ این موقعیت برای مدتی طولانی مسئله دیگری است. در صورت اقدام ایران برای بستن این تنگه حیاتی و درگیری با نیروهای فرامنطقه ای و منطقه ای، جغرافیای تنگه هرمز و خلیج فارس کاملاً با نیروهای نظامی ایرانی یار بوده و شرایط را برای طرف مقابل سخت خواهد کرد.
ایران برای کنترل کردن منطقه خلیج فارس، نیازی به پوشش دادن تمامی مساحت این منطقه استراتژیک آبی ندارد و تنها می تواند با به کنترل درآوردن تنگه هرمز، نه تنها کنترل رفت و آمد در خلیج فارس را بدست بگیرد بلکه اقتصاد جهان را با بحرانی بی سابقه مواجه سازد. حدود ۳۰ درصد از نفت خام تولید شده در جهان از طریق کشتی های نفتکش از مسیر خلیج فارس و از طریق تنگه هرمز که تنها ۳۳ کیلومتر عرض دارد به بازارهای بین المللی صادر می شود. تنگه هرمز باریک ترین نقطه خلیج فارس است که بین کشورهای ایران و عمان قرار داشته و عملاً می توان از آن به عنوان یک پاسگاه ایست و بازرسی دریایی طبیعی یاد کرد.
در صورت بسته شدن تنگه توسط ایران، به احتمال فراوان درگیری نظامی در این منطقه رخ خواهد داد. البته نباید انتظار داشت که این درگیری مانند یک جنگ جهانی خواهد بود زیرا تنها نیروهای دریایی دو طرف- دستکم در مقیاس وسیع- و در زمینه موشکی در مقیاسی کوچکتر با هم درگیر شده که می توان انتظار داشت که نیروی دریایی آمریکا در مقابله با کشتی ها و ناوشکن های ایرانی برتری داشته باشد. اما نیروهای ایرانی از این موضوع آگاه بوده و سالهاست که خود را برای چنین نبردی که نامتعارف است آماده کرده اند.
نیروهای دریایی ایران تاکتیک های پیشرفته و موثری در اختیار دارند که می توانند نقطه ضعف آن ها در زمینه سخت افزارهای بزرگ (کشتی ها و ناوهای هواپیمابر) را پوشش داده و به دردسری بزرگ برای نیروی دریایی ایالات متحده تبدیل شوند. اما بدور از تعصب و شعار این درگیری چگونه خواهد بود؟
باید اعتراف کرد که نیروی دریایی ایالات متحده از لحاظ سخت افزاری برتری قابل توجهی نسبت به نیروهای ایرانی دارد. ماهواره ها، رادارها، هواپیماها و بمب افکن های غول پیکر و موشک هایی که برای نابودی اهداف بزرگ مانند کشتی ها و ناوشکن ها طراحی شده اند، انتخاب های زیادی را برای نیروهای آمریکایی فراهم می سازند، اما نباید فراموش کرد که در طرف مقابل نیز ایران گزینه های قابل توجهی در اختیار دارد.
چند روز پیش، امیر دریادار حسین خانزادی، فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که ایران از سیستم دفاع موشکی کوتاه برد خود با نام «کمند» برای ساقط کردن موشک های کروز ایالات متحده در صورت تلاش برای هدف قرار دادن کشتی های جنگی ایرانی استفاده خواهد کرد و از آمادگی کامل این سیستم برا انهدام اهداف در فاصله ای بیش از ۲ کیلومتر پرده برداشت. این سیستم دفاع موشکی روی ناوشکن های نصب خواهد شد که می توانند تهدیدی برای ناوگان دریایی آمریکا در فاصله ای دورتر از تنگه هرمز باشند.
اما روی هم رفته ایران خود می داند که تنها با تکیه بر کشتی های جنگی بزرگ خود نمی تواند مدت زیادی در برابر نیروی دریایی ایالات متحده مقاومت کند. از این رو به یک تاکتیک هوشمندانه، موثر و البته ایزایی روی آورده که نمونه ای از آن را در رزمایش ماه گذشته در آب های خلیج فارس و نزدیکی تنگه هرمز شاهد بودیم. در این رزمایش که با هدف نشان دادن توانایی ایران در بستن تنگه هرمز و از بین بردن ناوهای هواپیمابر آمریکایی انجام شد، شاهد حضور بیش از ۱۰۰ قایق با طراحی بومی از جانب نیروی دریایی سپاه پاسداران بودیم که بیشترشان قایق هایی تندرو با توان تخریب بالا هستند.
این ناوگان های کوچک که از قایق های تندرو تشکیل شده اند، علیرغم سایز کوچکشان، می توانند تهدیدی بزرگ و مرگبار برای کشتی ها و ناوهای آمریکایی باشند. قایق های تندرو مذکور به موشک های قدرتمندی مسلح شده اند و برای نابودی ناوگان های غول پیکر و کند (در مقایسه با این قایق های تندرو) و موشک های کروز آن ها به سرعت و تعداد بالای خود متکی هستند. فرماندهان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از تجهیز این قایق ها به موتورهای جدید خبر می دهند که مسافت عملیاتی و سرعت های آنان را به شدت بهبود می بخشد.
بدین ترتیب، یک موشک کروز ضدکشتی که می تواند یک ناوشکن غول پیکر را زمینگیر کند، سلاح مناسبی برای مقابله با قایق های تندرو در تعداد بالا نخواهد بود زیرا در نهایت مهمات کشتی یا ناو هواپیمابر به پایان خواهد رسید در حالی که دستکم تعدادی از قایق های ایرانی همچنان با سرعت بالا به سمت این اهداف حرکت می کنند.
نیروی دریایی ایالات متحده برای مقابله با اهدافی چنین سریع و کوچک و در تعداد فراوان ساخته نشده است. البته ایالات متحده اعلام کرده که گزینه هایی برای مقابله با این اهداف دارد (ظاهراً پوشش هوایی و سلاح های لیزری) اما با توجه به تعداد قابل توجه این قایق ها، موشک های قدرتمندی که در سال های اخیر ساخته شده، روحیه شهادت طلبانه نیروهای نظامی و جنگ در خاک خودی که تامین لجستیک را برای ایران آسان و برای ایالات متحده سخت خواهد کرد، این درگیری در صورت پایان نیافتن در کوتاه مدت، به یک نبرد فرسایشی و پرهزینه برای طرفین (بخصوص ایالات متحده) تبدیل خواهد شد. استفاده از قایق های پر از مواد منفجره و مین های دریایی نیز گزینه دیگری برای ایران در مقابل کشتی ها و ناوهای آمریکایی خواهد بود.
با این وجود می توان انتظار داشت که در صورت وقوع این درگیری نظامی، جنگ تنها به تنگه هرمز و خلیج فارس محدود نخواهد شد و ایالات متحده نقاط ضعفی در نقاط دیگر خواهد داشت که می توانند پاشنه آشیل آن باشند. اگر چه امکان وقوع چنین درگیری بعید به نظر می رسد اما نیروهای نظامی ایرانی نشان داده اند که برای روبرو شدن با چنین شرایطی آمادگی کافی دارند و در صورت به خطر افتادن صادرات نفت ایران، می توانند (دستکم به صورت موقت) کنترل تنگه هرمز را بدست گیرند و مانع از صادرات نفت کشورهای عربی شوند که اقتصاد جهانی را با بحرانی بزرگ روبرو خواهد کرد.
اگر چه در این مقاله تنها به صورت اجمالی و غیرتخصصی به این موضوع پرداخته شد و با توجه به اینکه امیدواریم چنین درگیری نظامی هیچگاه رخ ندهد اما خواستیم شما را با کلیت این درگیری آشنا کنیم و بدانید که ایران از لحاظ نظامی توانایی انجام این کار ولو به صورت موقتی را دارد و به عبارت دیگر ، آنطور که ممکن است برخی فکر کنند، «بازنده زودهنگام و از پیش مشخص» نخواهد بود.